کد مطلب:148632 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:132

پاسخ به یک سؤال یا اشکال (در مورد آیه ی هلاکت)
از دیرباز تاكنون دشمنان آگاه، برای ضربه زدن به نهضتهای الهی و یا دوستان نادان بر اثر پیش داوریهای بی اعتبار خود و یا عدم توجه، با اینكه حسن نیت دارند، آیه ی معروف «و لا تلقوا بایدیكم الی التهلكة؛ خود را به دست خود به هلاكت نیفكنید.» [1] را دست آویز قرار داده و به رخ می كشند و با بی توجهی عمدی یا غیر عمدی به آیات بسیار در مورد جهاد و امر به معروف و نهی از منكر، تنها با آیه ی فوق، ایجاد اشكال یا سؤال می كنند.


تا آنجا كه حتی این مطلب به بعضی از مفسران بسیار عالیمقام راه یافته و آن، مرحوم علامه طبرسی (رضوان الله علیه) است كه در ذیل این آیه مطالبی عنوان كرده و در آخر فرموده: «اگر كسی ماجرای پیكار و مبارزه ی امام حسین علیه السلام را در برابر عقیده ی ما، مثال بزند كه او تنها (با عده ی كم) جنگید، در پاسخ گوییم، قیام حسین علیه السلام دو احتمال دارد: 1- امام گمان می كرد، دشمنان او را به خاطر مقامی كه نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله دارد نمی كشند 2- اگر با آنها جنگ نمی كرد، او را همچون پسر عمویش حضرت مسلم علیه السلام بی دفاع می كشتند. [2] .

او جنگی را كه توأم با عزت و شكوه است برگزید. [3] .

در پاسخ به این سؤال، و این دو احتمال علامه طبرسی (ره) می گوییم:

در مورد احتمال اول: روایات بسیار داریم كه شخص حسین علیه السلام به شهادتش آگاهی داشت و در موارد متعدد از آن خبر داد، به علاوه پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و علی علیه السلام و پیامبران سابق از آن خبر می دادند، از این گذشت طبق روایات متعدد همه ی امامان معصوم علیهم السلام به آنچه كه بر آنها


واقع می شد، قبلا آگاه بودند و حتی عالم به «ما كان و ما یكون» بودند. [4] .

و در مورد احتمال دوم: خود ایشان، جواب خود را داده است و آن اینكه او خواست (در راه كلمه ی حق و ابطال باطل) با عزت و شكوه بجنگد و كشته شود (بنابراین، این كشته شدن، خود را به هلاكت انداختن نیست.)

به هر حال برای مسلمانانی كه بینش قرآنی دارند و روش پیامبر صلی الله علیه و آله را به طور عمیق بررسی كرده اند، مطلب روشن است و نیازی به گسترش بحث نیست [5] و خود عمل حسین علیه السلام و یاران او و عمل مبارزانی چون ابوذر، مالك اشتر، حجر بن عدی، زید بن امام سجاد علیه السلام یحیی بن زید، حسین بن علی شهید فخ و دهها نفر دیگر، بهترین دلیل بر این است كه این گونه جنگیدن در راه امر به معروف و نهی از منكر، كرامت و شرف است نه القاء خود به هلاكت.

چنان كه امام سجاد علیه السلام در مجلس ابن زیاد هنگامی كه از جانب او تهدید به قتل شد فرمود:

ابا القتل تهددنی یابن زیاد اما علمت ان القتل لنا عادة و كرامتنا الشهادة؛ ای فرزند زیاد! آیا مرا به كشته شدن تهدید می كنی؟ آیا نمی دانی كه كشته


شدن عادت ما است و شهادت برای ما سرفرازی و كرامت ما است.» [6] .

به علاوه اصلا آیه ی مذكور، مربوط به جهاد با جان نیست، بلكه همان گونه كه آغاز آیه نشان می دهد مربوط به انفاق است و اصل آیه این است:

و انفقوا فی سبیل الله و لا تلقوا بایدیكم الی التهلكة و احسنوا ان الله یحب المحسنین؛ در راه خدا انفاق كنید و خود را با دست خود به هلاكت نیفكنید و نیكی كنید كه خداوند نیكوكاران را دوست می دارد.

منظور این است كه انفاق را ترك نكنید كه در این صورت دستخوش هلاكت اجتماعی نشوید و یا در انفاق، افراط و اسراف نكنید و در نتیجه خودتان تهیدست و درمانده گردید، چنانكه فریب به این تفسیر از امام صادق علیه السلام نقل شده كه فرمود:

فلو ان رجلا انفق ما فی یدیه فی سبیل الله، ما كان احسن و لا وفق لقوله سبحانه: و لا تلقوا بایدیكم الی التهلكة و احسنوا ان الله یحب المحسنین؛ پس هرگاه مردی آنچه در دست دارد و در راه خدا اتفاق


كند، كار نیك انجام نداده و عملش موافق فرموده ی خداوند در قرآن نیست كه می فرماید: و خود را با دست خود به هلاكت نیفكنید و نیكی كنید و خداوند نیكوكاران را دوست دارد.

یعنی خداوند آنان را كه راه میانه (نه افراط و نه تفریط) را می روند دوست دارد. [7] .


[1] بقره / 195.

[2] با اينكه حضرت مسلم (ع) نيز جنگ قهرمانانه كرد و بسياري از دشمن را به هلاكت رساند، آنگاه دستگير شد و بي دفاع به شهادت رسيد و مبارزات او در كوفه، طلوع انفجار قيام و سرزدن نور ولايت بر ستيغ بلند انقلاب حسيني بود، با توجه به اينكه به عنوان نماينده ي مورد اطمينان امام حسين (ع) از سوي آن حضرت به سوي كوفه روانه شده بود.

[3] اقتباس از مجمع البيان، ج 2، ص 289.

[4] در اين باره به اصول كافي، ج 1، ص 258 ، 255 ، 221 ، 192 و 260 مراجعه شود.

[5] و براي غير مسلمانان نيز با توجه به ظلم و طغيان يزيد و حكم عقل به مبارزه با او، روشن خواهد بود.

[6] اعلام الوري، ص 248.

[7] مجمع البيان، ج 2، ص 289.